هماکنون طیفی از سینماگران که اتفاقا میانهای هم با مدیریت دولتی سینما ندارند با مدیران خانه سینما مشکل دارند و اتفاقا همان چیزهایی را به خانه سینما نسبت میدهند که عسگرپور و دوستانش در آیینه وجود شمقدری و رفقایش میبینند. چند روز پیش چهارمین شب کارگردانان سینمای ایران برگزار شد که تعدادی از کارگردانان نیز در آن غایب بودند و حالا شاهد رسانهایشدن حرفهایی هستیم که پیشتر در قالب گلهگذاریهای شفاهی مطرح میشد. جدای از فیلمسازانی که کسی به یاد نمیآورد، آخرین فیلمشان را چه زمانی ساختهاند، هدایت طیف کارگردانان مخالف خانه سینما را گروهی برعهده دارند که تا همین 2سال پیش پستهای مهمی در کانون کارگردانان داشتند.
آنها اعتقاد دارند مخالفت مدیران خانه سینما با معاون امور سینمایی، ریشه در قطع رانتهای دولتی توسط شمقدری دارد. رانتهایی که به اعتقاد این گروه در زمان جعفری جلوه، تمام و کمال پرداخته میشده است. به تعبیری صریحتر دعوای امروز بیشتر سر پول است تا اختلاف عقیده. هر چند میتوان این پرسش را نیز از منتقدان امروز و رفقای دیروز خانه سینما پرسید که اعتراض شما تا چه حد عقیدتی است و تا چه میزان بر پایه منافع فردی و باندی؟!
حالا که بحث انشعاب و تشکیل تشکلهای صنفی موازی داغ است بد نیست دوستان به سرنوشت مجمعهای ناهمگون که نه براساس اشتراک منافع که بر مبنای دشمن مشترک شکل گرفتند، توجه کنند. از سوی دیگر میشود از جایی مثل کانون کارگردانان انتظار داشت وقتی مراسمی برگزار میکند برای فیلمسازانی که چهرههای شاخصی هستند ولی در دایره رفقا قرار نمیگیرند هم جایی در نظر بگیرد. این که خروجی چند جشنواره و جشن یک ماه اخیر به شدت نزدیک و شبیه هم بوده توی ذوق میزند و جالب توجه نیست. کمی مدارا از سوی هردوطرف هم به سود دوستان است و هم به سود سینما.